اشعاری در مورد شب یلدا (اس ام اس)



چون تیر رها گشتـه ز چلّـه شده ایم!
مهمان شمــا در شب چلّـه شده ایم!
از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما
تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ایم!


بیا ای دل کمی وارونه گردیم
برای هم بیا دیوونه گردیم
شب یلدا شده نزدیک ای دوست
برای هم بیا هندونه گردیم


میان دوستـــان افتاده ای تک
 رخت هندونه ،زلطف عین پشمک!
برایت می زنم اینک پیامک
شب یلدای تو ای گــــــل! مبارک!


ما منتظر صبح شب یلداییم
دستی به دعا تا فرج فرداییم . . .


شب یلدا مبارک

اشعاری در مورد عید غدیر (اس ام اس)

خورشید چراغکی ز رخسار علیست   مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست

هرکس که فرستد به محمد صلوات       همسایه دیوار به دیوار علیست


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نازد به خودش خدا که حیدر دارد    دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله      صد بار اگر کعبه ترک بردارد



ادامه نوشته

زندانی

دل وحشت زده در سینه من می لرزید
دست من ضربه به دیوار زندان کوبید
ای همسایه زندانی من
 ضربه دست مرا پاسخ گوی
صربه دست مرا پاسخ نیست
 تا به کی باید تنها تنها
 وندر این زندان زیست
 ضربه هر چند به دیوار فرو کوبیدم
پاسخی نشنیدم
سال ها رفت کهمن
 کرده ام با غم تنهایی خو
 دیگر از پاسخ خود نومیدم
راستی هان
 چه صدایی آمد ؟
ضربه ای کوفت به دیواره زندان دستی ؟
 ضربه می کوبد همسایه زندانی من
 پاسخی می جوید
 دیده را می بندم

در دل از وحشت تنهایی او می خندم

حمید مصدق

پریا

  یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود.
زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا.
گیس شون قد کمون رنگ شبق
از کمون بلن ترک
از شبق مشکی ترک.
روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر
پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر.
 
از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی برج شبگیر می اومد...
 
« - پریا! گشنه تونه؟
پریا! تشنه تونه؟
پریا! خسته شدین؟
مرغ پر بسه شدین؟
چیه این های های تون
گریه تون وای وای تون؟ »
 
پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه میکردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا


ادامه نوشته

بیوگرافی پروین اعتصامی

رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (۱۲۸۵ تا ۱۳۲۰) از بانوان شاعر ایرانی است.
زندگی
اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک از سکنه تبریز و اصالتاً آشتیانی بود و مادرش اختر فتوحی ( متوفی ۱۳۵۲) از اهالی آذربایجان بود. [۱] پروین تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت.

ادامه نوشته

حسادت

  مگر آن خوشه گندم
 مگر سنبل مگر نسرین تو را دیدند
 که سر خم کرده خندیدند
مگر بستان شمیم گیسوانت را
 چو آب چشمه ساران روان نوشید
مگر گلهای سرخ باغ ریگ آباد
در عطر تن غوطه ور گشتند
 که سرنشناس و پا نشناس
از خود بی خبر گشتند
مگر دست سپید تو
ادامه نوشته

فریدون مشیری

فريدون مشيری در سی‌ام شهريور ۱۳۰۵ در تهران به دنيا آمد. جد پدری‌اش بواسطه ماموريت اداری به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادر شاه بود. پدرش ابراهيم مشيري افشار فرزند محمود در سال ۱۲۷۵ شمسي در همدان متولد شد و در ايام جواني به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گرديد. او نيز از علاقه‌مندان به شعر بود و در خانوده او هميشه زمزمه اشعار حافظ و سعدي و فردوسي به گوش مي‌رسيد. مشيري سالهاي اول و دوم تحصيلات ابتدايي را در

ادامه نوشته