غم نکرد !
بي توآن ظلمي که شادي کرد با من ؛ غم نکرد !
گريه هم يک ذره از اندوه هايم کم نکرد!
آن قدر دنياي ما با هم تفاوت داشت که –
خطبه هاي عقد هم ما را به هم محرم نکرد!
راز دور افتادنم از خويش را از کس نپرس!
هيچکس ظلمي که من بر نفس خود کردم نکرد!
نيست تأثيري در ايما ! لالها فهميده اند –
اينکه ده انگشت کار يک زبان را هم نکرد!
نه هراس از آتش دوزخ ‘ نه اخراج از بهشت!
آخرش هم آدمي را هيچ چيز آدم نکرد!
گريه هم يک ذره از اندوه هايم کم نکرد!
آن قدر دنياي ما با هم تفاوت داشت که –
خطبه هاي عقد هم ما را به هم محرم نکرد!
راز دور افتادنم از خويش را از کس نپرس!
هيچکس ظلمي که من بر نفس خود کردم نکرد!
نيست تأثيري در ايما ! لالها فهميده اند –
اينکه ده انگشت کار يک زبان را هم نکرد!
نه هراس از آتش دوزخ ‘ نه اخراج از بهشت!
آخرش هم آدمي را هيچ چيز آدم نکرد!
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 0:15 توسط مجتبی
|